سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاهی نو به مشاوره

صفحه خانگی پارسی یار درباره

چند راه حل ساده برای جلوگیری از جدایی

طلاق , جلوگیری از جدایی ,     نظر
زن و شوهرهایی که سعی می‌کنند اصل مشکل را ببینند، موفق به حل آن می‌شوند. در غیر این صورت خطر دور شدن زوج از یکدیگر، آن هم با خشم، پیش می‌آید. ارتباط و صداقت هر دو ضروری هستند. گرچه رابطه‌ها ممکن است پیچیده باشند و در همان ابتدا، گاهی با مشکلات مختلف از هم بپاشند. بروز این مشکلات به‌خصوص اوایل آشنایی بسیار بیشتر است.

در ادامه به شما خواهیم گفت که چطور با مشکلات ریز و درشتتان در دوران نامزدی کنار بیایید و نگذارید زندگی‌تان خراب شود!

1) سعی کنید برنامه‌ای بریزید تا در مورد رابطه‌تان صحبت کنید.

2) درست برنامه‌ریزی و در زمان مناسب سر صحبت را باز کنید.

3) به جای اینکه بگویید: «باید با هم صحبت کنیم» فقط از نامزدتان بخواهید اگر حرفی در مورد رابطه‌تان دارد، بگوید.

4) به نامزدتان بگویید که کمی نگرانید و خوشحال می‌شوید اگر به حرف‌هایتان گوش کند. بعد واضح و روشن بگویید: «نمی‌دانم درگیر این رابطه شده‌ای یا فقط به دیدن هم عادت کرده‌ایم؟» این جمله به اندازه کافی قوی هست که آغازگر یک گفت‌وگو باشد. اگر نشد، فکر و خیال‌هایتان را برایش بگویید.

5) از نامزدتان بخواهید تکلیفتان را روشن کند؛ که آیا آینده‌ای به‌عنوان یک زوج برای رابطه‌تان در نظر دارد یا نه.

6) جواب‌هایش را بدون واکنش، فقط بشنوید و گاهی با حرکات سر و دست، به او حس حمایت بدهید؛ البته بدون اینکه علامتی از خشم یا هشدار در چشم و صورتتان بروز کند!

7) مطمئن شوید که در ذهن خودتان می‌دانید چه چیزی از این رابطه می‌خواهید و در نهایت به کجا می‌خواهید برسید.

8) کار دیگری که می‌توانید انجام دهید رعایت اصول «? دقیقه مکالمه اولیه» به سبک لوری پان، مشاور خانواده و وکیل دانش‌آموخته هاروارد است که در آن شما دستتان را برای همسر آینده‌تان رو می‌کنید اما در لفافه یک لقمه ساندویچ!

نان زیر ساندویچ باید مثبت‌های رابطه‌تان باشد: «دلم برای با هم بودن تنگ شده، می‌شود در این مورد با هم صحبت کنیم؟»

مشکل را لای نان ساندویچ بگذارید: «رابطه‌مان مثل قبل نیست و دوست ندارم تظاهر کنم که انگار هیچ مشکلی نیست، تو چه احساسی داری؟»

نان روی ساندویچ را راه‌حل‌ها تشکیل می‌دهند: «اگر هر دویمان بخواهیم این وضع را عوض کنیم، مطمئنم می‌توانیم شرایط را بهتر کنیم. فکر می‌کنم رابطه‌مان را باید در اولویت قرار دهیم. نظر تو چیست؟»

حالا وقت آن است که در مورد یک راه‌حل صحبت کنید. آماده باشید. ممکن است بشنوید که «بله، می‌توانیم با هم حلش کنیم» یا حرفتان به جدایی بکشد.


مشکلات زیر یک سقف

اگر بیش از چند ماه است که بر سر موضوعی بحث و جدل دارید و ازدواج و زندگی مشترکتان به چالش کشیده شده، اما هنوز حل نشده، احتمالا دیگر برای با هم حرف زدن دیر شده اما زمان کمک گرفتن از یک مشاور خانواده است. خیلی از مشاوران خانواده معتقدند حتی بعد از خیانت هم می‌توان زندگی مشترک را نجات داد؛ پس فکر نکنید مشکلتان بزرگ و غیرقابل حل است. البته این کار نیازمند کار گروهی و تعهد زوج برای زنده کردن ارتباط از دست رفته‌شان است. بنا کردن دوباره اعتماد و پیدا کردن راه‌هایی برای مدیریت احساسات دردناک، کلیدهای فرایند درمان هستند.

بزرگ‌ترین خطر احتمالی که ممکن است زمان چنین صحبت‌هایی ایجاد شود، شکست شما در زندگی مشترک است. اگر احساس کردید همسرتان در فضا و فاز دیگری است، شاید مجبور باشید با مشکلات روبرو شوید و از کنار آنها بگذرید. هر چند این کار آسیب‌زننده به نظر می‌رسد، بهتر است دوستانه از کنارش عبور کنید تا اینکه وارد تلخی توقعات انجام نشده و گفته نشده‌ای شوید که فقط مال شما هستند، نه همسرتان! مهم نیست نتیجه کار چه می‌شود، بخشنده باشید و با وقار از کنارش عبور کنید.
-


نشانه های نیاز کودک به روانشناس

کودکان در مسیر رشد و زندگی خود موانع بسیاری نظیر اضطراب، استرس، غم و غیره را تجربه می‌کنند و بسیار دشوار است که بدانیم چه هنگام کودک می‌تواند روی پای خود بایستد و چه زمانی نیاز به کمک یک متخصص دارد. در بسیاری از موارد والدین تا آنجا که ممکن باشد از مراجعه به پزشک و روان‌شناس خودداری می‌کنند.


1. کودکتان در خانه، مدرسه و اجتماع با مشکل روبه‌رو است

اگر کودکی از لحاظ احساسی با مشکل روبه‌رو باشد، بسیار بد رفتار خواهد شد. به طور مثال جواب معلم خود را می‌دهد، خواهر و برادرش را می‌زند و به حرف مربی خود گوش نمی‌دهد.

2. کودکتان ناگهان شروع به فاصله گرفتن از دوستان خود کرده است

روابط دوستی به مرور زمان تغییر می‌کنند و برخی از کودکان گروهای دوستی بزرگ‌تری را می‌پسندند. اما اگر کودکتان از دوستان خود دوری می‌کند، می‌تواند برای شما زنگ خطری باشد. حواستان به این جملات باشد: همه از من متنفر هستند، من یک بازنده هستم، من هیچ دوستی ندارم.

3. کودکتان پسرفت کرده است


یک اصل وجود دارد: هنگامی‌که کودکان با یک تغییر عمده در زندگی خود مواجه می‌شوند نظیر تولد نوزاد جدید، تغییر محل زندگی یا طلاق والدین، ممکن است دچار پسرفت شوند. اما رفتارهایی نظیر شب‌ادراری، وابستگی شدید، ترس بیش‌ازحد، و کج‌خلقی‌هایی که به تغییر مربوط نمی‌شوند و یا ماه‌ها پس از تغییر همچنان باقی می‌مانند، نشانه‌هایی از مشکل هستند.

4. کودکتان به شدت ناراحت و نگران است

همه کودکان نگرانی‌هایی داشته و همگی ممکن است گریه کنند و این بخشی از کودکی است؛ اما نگرانی‌هایی که مانع از به مدرسه رفتن او و یا مراقبت از خودش شود، می‌تواند غیرعادی باشد.

5. عادت‌های خواب و اشتهای کودکتان تغییر کرده است


علامت‌های نگران‌کننده می‌تواند شامل اختلالات خواب، کابوس، پرخوری یا کم خوری بیش‌ازاندازه و سردرد و دل‌درد شدید را شامل شود.

6. کودکتان رفتارهای خود-مخربی از خود نشان می‌دهد

این مسئله می‌تواند بسیار سخت باشد، زیرا گاهی کودکان ممکن است بدون آنکه بخواهند به خود آسیب برسانند، سر خود را به چیزی بکوبند. اما رفتارهای خود-مخرب تکرارشونده، می‌تواند نگران‌کننده شوند؛ نظیر کندن ناخن‌ها از ته به نحوی به درد بگیرد، زدن یا بریدن خود.

7. کودکتان درباره مرگ زیاد سخن می‌گوید

هنگامی که کودک با مفهوم مرگ آشنا می‌شود، بسیار طبیعی خواهد بود که در مورد آن صحبت کند. اما صحبت مکرر از مرگ می‌تواند زنگ خطر باشد. مراقب جملاتی که در مورد خودکشی و یا دیگر کشی هستند باشید. هرگونه صحبت در مورد خودکشی و یا کشتن دیگران نیاز فوری به کمک متخصص دارد.

به طور کلی شناخت شما از کودکتان بیشتر است. برخی از کودکان می‌توانند به راحتی احساسات خود را بروز دهند. رفتار آن‌ها را به‌دقت تحت نظر بگیرید. اگر رفتاری در او می‌بینید که شما را نگران می‌کند حتماً از یک متخصص کمک بگیرید.


رفتارهایی که کودکان از شما کپی میکنند!

 

1. کودکان به دقت به نحوه رفتار شما بزرگترها با والدین خودتان توجه می‌کنند و از شما الگو می‌گیرند و در نهایت شبیه همان رفتار را به شما باز‌می‌گردانند.

2. کودکان توجه می‌کنند که شما چگونه پول و مسائل مالی خود را مدیریت می‌کنید.

3. آنها در عین حال رفتار شما را با دیگر افراد تحت نظر دارند و اگر با افرادی که با شما در تماس هستند رفتار نامناسبی داشته باشید، شک نکنید که فرزندتان نیز با دیگران همان رفتار را خواهد داشت.

4. کودکان همواره تحت نظر دارند که والدین‌شان با افراد مسئول و بالادست به لحاظ موقعیت اجتماعی مانند مامور پلیس یا رئیس شرکت چگونه رفتار می‌کنند و چه اندازه به این افراد احترام می‌گذارند و در صحبت کردن درباره این اشخاص، چقدر ادب را رعایت می‌کنند. اگر شما این موضوع را رعایت نکنید فرزندتان نیز در طول زندگی‌اش هرگز به مقامات و اولیای امور که البته خود شما را نیز شامل می‌شوند، احترام نخواهد گذاشت.

5. کودکان به عمق شخصیت و صداقتی که شما در زندگی به نمایش می‌گذارید، دقت می‌کنند. اگر تقلب کنید و اگر حرفتان با عمل‌تان یکی نباشد و قصد فریب آدم‌های اطرافتان را داشته باشید و هرچند نامحسوس این کار را انجام دهید باز هم کودکان درک می‌کنند و متاسفانه از این رفتار سوء، الگو می‌گیرند.

6. کودکان با دقت به درجه نظم و انضباطی که شما به عنوان پدر و مادر او در جنبه‌های مختلف زندگی دارید، توجه دارند. بنابراین اگر پرخوری کنید، زیاد بخوابید، صورت حساب‌هایتان را به موقع پرداخت نکنید و به نظم در کارهایتان اهمیت ندهید، انتظار نداشته باشید که فرزندتان خلاف این رفتار کند و فرد منظمی شود. مگر اینکه رویه خود را تغییر دهید تا کودکتان نیز الگوی بهتر و سالم‌تری را مقابل چشمانش داشته باشد و با آن الگو، بزرگ شود.

7. کودکان از سخاوتمندی و بخشندگی شما نیز الگو می‌گیرند. پس از کمک کردن به مردم با رضایت قلبی غافل نشوید تا فرزندتان نیز از نعمت زندگی کردن با قلبی سرشار از عشق و بخشندگی نسبت به انسان‌ها و کمک به دیگران بهره‌مند شود.


ویژگی یک دوست خوب

دوست , ویژگی یک دوست خوب ,     نظر

1- انتظارات خود را به حداقل برساند و اگر می تواند صفر کند.

2- ضرورتا هر آنچه را که متوجه می شود به زبان نیاورد.

3- تا اجازه دوست را نداشته باشد، رازی از او را با کسی در میان نگذارد.

4- از موفقیت او به طور واقعی خرسند باشد.

5- فقط "نشنود" بلکه به او گوش کند.

6- در هیچ شرایطی، پشت سر او صحبت نکند.

7- با او هم بخندد، هم گریه کند.

8- مرتب از وجود او و ویژگی های مثبت او، قدردانی کند.

9- اگر گله ای از او دارد، مدتی صبر کند تا شرایط مناسب حل و فصل آن فراهم آید.

10- یادداشتی که روی هدیه می گذارد، از خود هدیه مهم تر است.

11- تا می تواند احترام او را در جمع حفظ کند.

12- بعضاً با خاموشی و سکوت، با او صحبت کند.

13- از "عذر می خواهم" فراوان استفاده کند.

14- اگر بدی دید، گذشت کند.

15- اگر بدی ها ادامه پیدا کرد، آن شخص دیگر دوست نیست.

16- تا می تواند زبان خود را کنترل کند چراکه زخم زبان به سختی فراموش می شود.

17- از سِرّ دوست مراقبت کند.

18- در رفتار و واکنش، قابل پیش بینی باشد.

19- پیامدهای احتمالی هر سخن و رفتاری را قبلاً مطالعه و محاسبه کند.

20- به دوستی، به شکل درازمدت نگاه کند تا همیشه محبت و خویشتنداری کند.

21- برای موفقیت او قدم بردارد.

22- وقتی موردی روشن نیست، اول بپرسد بعد قضاوت کند.

23- در اوج عصبانیت، الفاظ و ادبیات مؤدبانه استفاده کند.

24- از ادب و تربیت دوست سوء استفاده نکند.

25- اگر قراراست داستانی را بگوید، همه را بگوید یعنی به طور مثال 20 درصد آن را مخفی نکند.

26- تاریخ تولد او را بداند و حداقل یادداشتی ماندنی بفرستد.

27- به خاطر پول بیشتر و موقعیت بهتر، به او خیانت نکند.

28- برای گوشزد کردن موردی، اگر لازم باشد 5 سال صبر کند.

29- هوش و تشخیص او را دستکم نگیرد.

30- .........

شما هم یک مورد به آنها اضافه کنید

 


مهارت های مردانه ضروری در ازدواج

در دسترس بودن
مرد ستون خانواده است و مهم ترین نقشش، ایجاد امنیت و حمایت است. رفاه روانی مهم ترین خواسته زن از مرد است و احساس ایمنی و امنیت در درجه دوم قرار دارد. شما می توانید کسی باشید که به همسرتان حس امنیت می دهید. اگر سکندری می خورد، کمک کنید بلند شود. اگر روز بدی داشته است، به او گوش کنید و لبخند را به چهره اش بیاورید. همیشه در دسترس او باشید و به او نشان دهید که در هر شرایطی از او حمایت می کنید. هم جایی که زور بازوی شما نیاز است و هم جایی که توان و مقاومت روانی شما باید از همسرتان حمایت کند، در کنار او باشید.
مهم ترین چیز این است که در وقت لازم، حاضر باشید؛ همان جا که او می خواهد. وقتی اوضاع در زندگی یا رابطه تان کمی دشوار می شود، فرار نکنید. با همدیگر حرکت کنید. گذشتن از موانع، همراه یکدیگر، به ازدواج تان استحکام می دهد. یک مرد محبوب، مشکلات را نمی پوشاند، حل شان می کند، البته با یاری همسرش.

 انعطاف‌پذیری
انعطاف پذیری شرط مدیریت است و یک مرد به عنوان مدیر و مسئول خانواده باید بتواند بین تصمیمات خود، مصلحت خانواده و احساسات و عواطفش تعادل برقرار کند. انعطاف پذیری به معنی نرمخویی در جایگاه لازم و صبر و تدبیر در مشکلات است. هرچند که این ویژگی باید در زن ها هم وجود داشته باشد اما وجود آن در مردها با توجه به جایگاه مدیریتی که در خانواده دارند ضروری است.

 عشق ورزی
 به عنوان یک مرد و یک همسر، به بانوی خود عشق بورزید. بگذارید بداند که محبوب و مورد تایید شما است؛ قلب و ذهن یک زن دائما به شنیدن و دانستن آن که دوست داشتنی و خواستنی و مطلوب است، نیاز دارد. با این کار عشقتان را همیشه زنده نگه می دارید و کاری می کنید تا همسرتان با همه توان سعی در جبران عشق شما داشته باشد. برای یک زن، کم دوست داشته شدن بدترین اتفاق است. زن ها را باید زیاد دوست داشته باشید و این عشق رو مرتب به او یاد آوری کنید. فکر نکنید که خودش می فهمد یا باید بداند که دوستش دارید. عشق با ابراز شدن زنده می ماند. این ابراز حس، محبت خودتان را هم عمیق تر می کند.

همیشه در دسترس او باشید و به او نشان دهید که در هر شرایطی از او حمایت می کنید. هم جایی که زور بازوی شما نیاز است و هم جایی که توان و مقاومت روانی شما باید از همسرتان حمایت کند، در کنار او باشید

شنونده خوب
زن ها نیاز به گفتگو و برون ریزی احساسات و حرف هایشان دارند. باید بتوانید به عنوان یک همسر، شانه ای برای اشک های او باشید؛ کسی که می تواند در کنارش پناه بگیرد. او با شما درددل می کند چون شما را دوست دارد. لازم نیست تا زمانی که نخواسته، مشکلاتش را حل کنید. فقط خوب گوش کنید.

 خاطره سازی
5سال اول یک ازدواج، بهترین وقت خاطره سازی است. به جرات می توان گفت که زندگی هایی که در این 5سال خاطرات خوش زیادی نداشته باشند، در ادامه خیلی زود از هم می پاشند. دوام و قوام زندگی در این 5سال ایجاد می شود و زوج ها با ساخت خاطرات خوش، پیوندشان را محکم می کنند و اشتراکات تازه ای می سازند. بنابراین، باید بلد باشید که زندگی را خوش بگذرانید. منظورمان این نیست که ریخت و پاش کنید. فقط کافی است به قدر نیاز با هم وقت بگذرانید. وقت گذاشتن برای یکدیگر، تضمین کننده یک ازدواج و خانواده سالم است. از انجام کارها با هم لذت ببرید، از همراهی هم قدردانی کنید، اوقات و خاطره های تان به عنوان یک زوج و یک خانواده را ماندگار کنید. این فرصت طلایی شما برای محبوب بودن نزد همسرتان است.

 توانایی دیدن و تحسین کردن
زنان خیلی بیشتر از مردان احتیاج به دیده شدن دارند. تنها در این صورت است که یک زن اطمینان حاصل می کند دوستش دارید. درباره همسرتان، همیشه باید به جزییات توجه کنید. سعی کنید حتی به نکات کوچک دقت کنید. تغییر مدل مو و هماهنگ کردن لباس های جدید را ببینید. ابراز حس هایش با صورت و ظاهر را درک کنید. حواس تان به موقعیت های مهم مانند سالگردها و تعطیلات باشد. برای تهیه یک هدیه متناسب برنامه ریزی کنید. این نشان می دهد حواس تان به او هست.

 قدردانی و سپاسگزاری
احترام و قدردانی راه ماندگار کردن عشق است. باید یاد بگیرید برای هر چیز کوچکی، سپاسگزار او باشید. هیچ وقت کارهایی که برای زندگی تان می کند و فداکاری هایش را وظیفه نپندارید. بگذارید بانوی تان بداند که قدر او را می دانید. کوچک ترین لطف های او را حتی یادداشت کنید و به خاطرشان تشکر کنید. به او بگویید تا بداند چقدر برای تان مهم است.


رفتارهای آزاردهنده زوجهای جوان

وقتی نامزد می کنید و به هم نزدیک تر می شوید، دلتان می خواهد تمام اوقاتتان را کنار هم بگذرانید. اما این کنار هم بودن و در هم تنیدگی که تا سال های اول زندگی مشترک شما زیر یک سقف ادامه خواهد داشت، گاهی با رفتارهایی همراه می شود که طرف مقابل را آزار می دهد.

بگذارید این طور بگوییم، هر نزدیک شدنی، احتمال تنش را بیشتر می کند. دو ماشینی که چسبیده به هم حرکت می کنند، به احتمال بیشتری تصادف خواهند کرد تا دو ماشینی که فاصله ایمنی را رعایت کرده اند! بنابراین برخورد و تضاد و تصادف در روابط همسران جوان هم احتمال بیشتری دارد.
منظور ما این نیست که از همان لحظه عقد سعی کنید از همسرتان فاصله بگیرید؛ نه! می خواهیم رفتارهایی را به شما گوشزد کنیم که احتمال تصادف و درگیری را میان شما بیشتر می کند. رفتارهایی که فاصله مطمئنه را زیرپا می گذارند و باعث اختلاف می شوند.

 چسبندگی
همه آدم ها به زمانی نیاز دارند که تنها بوده و فرصت نفس کشیدن داشته باشند. اگر همیشه به همسرتان چسبیده باشید و بخواهید هر اتفاق ریز و درشتی را، از شکستن پاشنه کفشتان تا نیامدن فلان همکارتان برای او تعریف کنید، او را از خودتان دلزده خواهید کرد. هر 10 دقیقه یک بار به نامزدتان زنگ نزنید، مرتب در حال گزارش دادن و گزارش گرفتن از حال و روز او و خودتان نباشید و طوری رفتار نکنید که طرف مقابل حس کند از دست شما آسایش ندارد.

هیجانات غلیظ و حجیم!
اگر تقی به توقی می خورد، می زنید زیر گریه یا اگر برای هر موضوعی زیادی هیجان زده می شوید، اگر با هر موضوعی به هم می ریزید و دعوا و داد و قال راه می اندازید، بدانید که همسرتان را به زودی از خود دور خواهید کرد. قبل از آن که زیادی هیجاناتتان را بروز دهید، از خود بپرسید واقعا لازم است این همه داد و قال کنم یا لازم است این همه ذوق زدگی ام را نشان دهم؟ واضح است که منظور ما از این حرف ها آن نیست که مثل سنگ باشید و هیچ حسی از خودتان بروز ندهید. فقط زیادی نازک نارنجی یا زیادی غلیظ نباشید. همین!
از اینکه همسرشان هر 10 دقیقه یک بار تلفن می زند و مدام پیامک های بی معنی می فرستد کلافه شده اند؛ از اینکه در تمام طول روز همسرشان زنگ می زند و مکان آنها را چک می کند اذیت می شوند، از اینکه باید برای هر چیز کوچکی جواب پس بدهند احساس ناامنی می کنند.

ابراز احساسات کردن در یک رابطه باعث قوام آن رابطه می شود اما باید حد تعادل را رعایت کرد. اگر زیادی ابراز محبت کنید، هر روز برای او هدیه بخرید، هر ساعت برایش پیامک عاشقانه بفرستید، به او فرصت نخواهید داد تا دلتنگ شما شود.

ما از همه عاشق تریم
ابراز
احساسات کردن در یک رابطه باعث قوام آن رابطه می شود اما باید حد تعادل را رعایت کرد. اگر زیادی ابراز محبت کنید، هر روز برای او هدیه بخرید، هر ساعت برایش پیامک عاشقانه بفرستید، به او فرصت نخواهید داد تا دلتنگ شما شود. بگذارید گاهی کمی، فقط کمی، میانتان فاصله بیفتد. هدف از این فاصله ایجاد کردن، آن نیست که عشق طرف مقابل را امتحان کنید یا او را با این دوری گزیدن ها اذیت کنید. فقط قرار است کمی فاصله ایجاد کنید تا حس زیبای دلتنگی و بی تابی تان برای همدیگر، همیشه زنده بماند.

 فضولی و کنترلگری
اگر عادت دارید در همه زوایای زندگی طرف مقابل تان سرک بکشید، لوازمش را جستجو کنید، موبایلش را چک کنید، ایمیل هایش را بخوانید و... بدانید که خیلی زود یا رابطه تان به جنگ و جدال کشیده می شود یا نامزدتان از شما دور و دورتر خواهد بود. کنترلگری نه تنها غیراخلاقی است، بلکه رفتاری است که هیچ کس از زن و مرد، و در هیچ سنی آن را تاب نمی آورد. جستجوگری در افکار همسرتان هم به همین اندازه بد است و می تواند او را از شما دور کند. اگر مرتب بپرسید: الان تو چه فکری هستی؟ به چی فکر می کردی؟ و... ممکن است طرف مقابلتان را خسته کنید و این حس را در او به وجود بیاورید که حتی اختیار فکر کردنش را هم ندارد!

 فقط من، فقط تو

وقتی از همسرتان/ نامزدتان، انتظار دارید چشمش را بر همه حقیقت ها ببندد و تحت هر شرایطی پشت شما در بیاید، باید منتظر این باشید که درخواست غیرمنطقی تان شما را از هم دور و دورتر کند. درست است که زن و شوهر باید حامی یکدیگر باشند اما قرار نیست این حمایت به قیمت پا گذاشتن روی حق انجام بگیرد. داشتن چنین توقعی شما را در چشم همسرتان یک آدم بی منطق، متوهم و زورگو جلوه می دهد که انتظارات نابجایی دارد. نتیجه؟ او تصمیم می گیرد از شما دور و دورتر شود تا از فشارهایتان در امان بماند.


گام هایی برای «پرشور» کردن زندگی مشترک

بسیاری از زوجین بعد از مدتی به یک روند ثابت و یکنواخت در زندگی می رسند؛ روندی که در آن فعالیت‌های روزانه، کاملا مشخص و ثابت است. هیچ فعالیت تازه ای در آن نیست و زندگی براساس یک الگوی مشخص از پیش تعیین شده مثل حضور در محل کار، بودن در کنار هم، دیدار خانواده ها، رسیدگی به فرزندان و ... در جریان است.

 برای اینکه زندگی پرشوری داشته باشید، فعالیت‌های تازه‌ای را شروع کنید. سرگرمی و «تفریح» داشته باشید. برخلاف تصور رایج - که تفریح و بازی را نوعی وقت تلف کردن می دانند- روانشناسان معتقدند که «تفریح» یکی از نیازهای اساسی انسان‌هاست و در کنار نیازهایی مثل نیازهای فیزیولوژیک مانند نیاز به آب و غذا و نیازهایی مثل نیاز به «عزت نفس» و «تعلق خاطر» قرار می گیرد. بنابراین برنامه‌های تفریحی مثل کوهنوردی، خوردن شام در یک فضای شاداب، پیاده‌روی یا حتی انجام بازی‌های مختلف در خانه یا بیرون از خانه داشته باشید.

مسافرت های کوتاه آخر هفته را فراموش نکنید


اغلب مردم وقتی از مسافرت حرف می زنند، تصور می‌کنند که مسافرت باید چند روزه یا هفته‌ای همراه با اسکان درهتل یا مسافرخانه و خرید سوغاتی باشد، ولی سفر می‌تواند با کمترین هزینه ها باشد. یک سفر کوتاه یک یا دو روزه در آخر هفته، با غذاهای ساده خانگی و اسکان در محل‌هایی با کمترین هزینه ممکن. اگر اهل اینترنت باشید، می توانید در سایت‌هایی که امکان مهمانی در شهرهای دیگر را می دهند، عضو شوید و به یک مهمانی یکی دو روزه رایگان بروید.

همسرتان را «سورپرایز» کنید


 انگار کلمه «سورپرایز» همیشه با تولدها عجین شده است ولی غافلگیر کردن همسرتان، می‌تواند زندگی تان را از یکنواختی دربیاورد و نیز به عاطفه‌تان شور تازه‌ای بدهد.می توانید با کارهای ساده همسرتان را غافلگیر کنید. مثل یک هدیه کوچک، یک شام مفصل، یک شاخه گل بی‌مناسبت، تعیین یک روز برای رسیدگی تمام وقت به علایق همسرتان.

از همسرتان قدردانی کنید


 مطالعات نشان می‌دهد که قدردانی و تشکر کردن از رفتارها و اعمال پسندیده افراد، بهبود عمیق عاطفی را دربر دارد. در ابراز محبت خسیس نباشید. از همسرتان صادقانه تعریف کنید. این احساس خوب را با همدیگر به اشتراک بگذارید. قدردانی، حس خوبی برای افراد هدیه می آورد و البته رنگ تازه‌ای هم به روابط تان می دهد.


 زمانی را برای بودن در کنار دوستان شخصی تان اختصاص دهید


 بسیاری از زوجین، بعد از ازدواج ارتباط‌های دوستانه خود را کاملا قطع می کنند. این در ابتدای رابطه عاطفی، اتفاق رایجی است. طرفین بیشتر زمان خود را با هم می گذرانند و عاطفه مورد نیاز را از همدیگر دریافت می‌کنند ولی بعد از مدتی، نیاز به ارتباط با دوستان در طرفین احساس می شود. بنابراین زمان‌هایی را برای ارتباط با دوستانتان، در نظر بگیرید و به زمان‌های شخصی همدیگر احترام بگذارید.

 «پنج» سال بعدتان را پیش بینی کنید

 گاهی وقت‌ها پیش بینی آینده و نگاه به گذشته می‌تواند مسیر جالبی در زندگی شما باز کند. خودتان را در پنج سال آینده تصور کنید چه کاره هستید؟ چه دغدغه هایی دارید؟ مشکلات آن روزهای تان چیست؟ وقتی پنج سال آینده به روزهایی که گذشت فکر کنید، چه اشتباه هایی در زندگی داشته اید؟ می‌توانید اشتباه هایی که قرار است در پنج سال آینده، به خاطر انجام آن افسوس بخورید، از همین حالا انجام ندهید. به این فکر کنید که چطور می توانید بدون ایجاد چنین پشیمانی زندگی کنید.

 به زندگی تان موج بیندازید

  اگر از شما بپرسند هدف از زندگیتان چیست و برای چه زندگی کرده اید، چه جوابی می‌دهید؟ اگر از آن دسته آدم‌هایی هستید که احساس می‌کنید زندگی بیهوده ای داشته‌اید و هیچ تغییری در روند زندگی ایجاد نکرده‌اید. شروع کنید که به زندگی تان موج ببیندازید. یعنی کارهایی بکنید که وقتی چند سال بعد به زندگی‌تان فکر کنید، از اینکه زندگی‌تان را معنادار کرده اید، خوشحال شوید. یک پروژه شخصی یا مشترک با همسرتان شروع کنید، مثل انجام یک کار طولانی مدت که همیشه دوست داشته اید، مثل یاد گرفتن یک زبان دیگر، مثل ایجاد کمپین حمایت از کودکان کار یا یک پروژه کاری که برایتان معنادار است.

 زندگی تان را مصرف کنید

 

 شما یک شیشه عطر را تا آخرین قطره اش مصرف می کنید چون ارزشمند است. زندگی خیلی ارزشمندتر است. تلاش کنید زندگی‌تان را تا جای ممکن مصرف کنید. هیچ فرصتی از زندگی را برای «زندگی کردن» از دست ندهید. لحظه لحظه زندگی را لمس کنید. تمام استعدادهایی را که دارید، مصرف کنید و نگذارید استعدادها، توانایی و پتانسیل تان هدر برود.


7 روش ساده برای غلبه بر استرس


این طبیعت زندگی مدرن است. این غیرممکن است که شغلی را پیدا کنید که افراد در طول روز در آن با استرس‌های مکرر دست به گریبان نباشند. تفاوت افرادی در اینجا تنها نحوه مواجهه آنها با استرس است و اینکه چگونه بر آن غلبه می‌کنند.

گزارشی که مجمع جهانی اقتصاد در سال 2014 ارائه داده است، نشان می‌دهد رتبه ایران از نظر سطح استرس افراد از میان 122 کشور، رتبه 117است. بدون شک، بالا بودن سطح استرس تاثیر مستقیم در میزان بهره‌وری افراد در سازمان‌ها دارد.

بررسی‌ها نشان می‌دهد افراد پراسترس در زمینه‌های زیر در سازمان دچار چالش‌های جدی هستند:

• مدیریت زمان

• ارتباطات میان فردی

• تمرکز بر کارها

• سلامتی جسمی و روانی


در این نوشتار، مجموعه اقدامات اثربخشی که می‌تواند برای غلبه بر استرس به شما کمک کند، ارائه می‌شود.   

1. با خود مهربان باشید. مهربان بودن با خود، در حقیقت آسان گرفتن است. اگر گاهی اشتباهی می‌کنید و در کار خود نارسایی‌هایی دارید، خود را به‌طور مداوم سرزنش نکنید. مطالعات نشان می‌دهد افرادی که بیش از دیگران با خود مهربان هستند، شادتر، خوش‌بین‌تر و با کمترین میزان استرس و افسردگی زندگی می‌کنند، البته این خیلی تعجب آور نیست اما شاید باور این موضوع دشوار باشد که این‌گونه افراد در اغلب اوقات موفق‌تر عمل می‌کنند.

بسیاری از ما این‌گونه فکر می‌کنیم که برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب کاری، باید به خود سختی فراوان بدهیم، اما مطمئن باشید کسانی که چنین باوری دارند 100 درصد اشتباه می‌کنند.

2. تصویر بزرگ (big picture) خود را به خاطر داشته باشید. معمولا در اغلب مواقع برای انجام هرکاری که قصد انجام آن را دارید، راه حل‌های دیگری هم هست. وقتی شما «تصویر بزرگ» خود را به ذهن بسپارید، انرژی لازم برای گذر از استرس‌های ناشی از مسائل کوچک روزمره را در خود خواهید داشت.

3. روی کارهای روزمره خود تکیه کنید. اگر از شما سوال شود که بیشترین دلایل بروز استرس در شما چیست؛ احتمالا مواردی چون ضرب‌الاجل‌های کاری، بالا بودن حجم کاری یا رئیس بداخلاق خود را نام می‌برید. شما احتمالا در لیست عوامل استرس زای خود«تصمیم گرفتن برای انجام کارها» را از قلم خواهید انداخت. این در حالی است که یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد استرس «تصمیم‌گیری» است. هربار که می‌خواهید فرد جدیدی استخدام کنید، زمانی مناسب برای مذاکره با رئیس خود هماهنگ کنید یا حتی لباسی برای خرید انتخاب کنید، شما در معرض استرس هستید!

بنابراین یکی از اقدامات موثر برای کاهش استرس، کم کردن تعداد تصمیم گیری‌های روزانه و تکیه بر کارهای روزمره است. باراک اوباما اخیرا در مصاحبه‌ای گفته بود:«اگر دقت کنید من اغلب مواقع پیراهن آبی یا خاکستری می‌پوشم، چرا که تصمیم گیری در این مورد علاوه‌بر ایجاد استرس، از من انرژی می‌گیرد!»

4. حداقل 10 دقیقه از روز را به خود اختصاص دهید. اگر بدانید با اضافه کردن یک افزودنی به باک خودرو خود، می‌توانید 100 کیلومتر بیشتر حرکت کنید، به احتمال زیاد از آن استفاده خواهید کرد، البته حتی اگر خودرو شما نیز با این روش بیشتر حرکت نکند، مطمئن باشید با در نظر گرفتن روزانه حداقل 10 دقیقه برای خود، خواهید توانست بر استرس‌های روزانه غلبه کنید. در این زمان سعی کنید کاری را انجام دهید که برای شما لذت بخش، سرگرم‌کننده یا آرامش بخش است.

5. لیست اقدام روزانه to do list داشته باشید. یکی از روش‌های مناسب برای کاهش سطح استرس، تهیه فهرست اقدامات روزانه است. حدود 200 مطالعه مختلف درباره مواردی چون رژیم‌های غذایی، ورزش و مدیریت زمان نشان می‌دهد که استفاده از این روش به کسب نتیجه بسیار کمک می‌کند.

6. به پیشرفت اقدامات خود توجه کنید. این بسیار مهم است که از تمام چیزهایی که بتواند احساسات، انگیزه و برداشت شما را نسبت به وضعیت پیشرفت اقدامات شما بهبود دهد، توجه کنید. برد‌های سریع و کوچک(quick & small wins) نقش مهمی برای ایجاد اطمینان خاطر در افرادی دارد که بطور مداوم در معرض استرس قرار دارند.

7. بدانید چه موقع«خوش بینی» یا «بدبینی» برای شما کارآیی دارد. برای بسیاری از ما، ماندن در وضعیت خوش بینی بسیار دشوار است، اما باید به خاطر داشته باشیم، خوش بینی همیشه برای بهبود اوضاع به‌کار نمی‌آید. گاهی اوقات خوش‌بینی موجب می‌شود تا از درک واقعیت غافل شده و اوضاع را از وضعیت هشدار به بحرانی یا بدتر از آن برسانیم. بنابراین همیشه مراقب حالت«خوش بینی» و «بدبینی» خود باشید.

به خاطر داشته باشید استرس، به‌طور مستقیم کیفیت زندگی شخصی و زندگی کاری را تحت تاثیر قرار می‌دهد، شاید به همین خاطر است که به درستی یکی از مهارت‌های ده گانه معرفی شده توسط سازمان بهداشت جهانی، مهارت مقابله با استرس است، بنابراین برای تقویت این مهارت هرچه زودتر اقدام کنید.

راه هایی برای حل مشکلات سال اول ازدواج

اغلب زوج‌ها در این سال روزهای سختی را سپری می‌کنند و اگر بلد نباشند که چطور رابطه شان را مدیریت کنند و از پس مشکلات بربیایند دچار مشکلات جدی می‌شوند. مهم ترین این مشکلات در سال اول ازدواج چیست؟

1- یک لحظه هم از من جدا نشو!
بعد از ماه عسل معمولا مردها توقع دارند که زندگی شان روال عادی خودش را پیدا کند. حالا که مراسم عروسی تمام شده و دیگر درگیر جزئیات مراسم و خرید و... نیستند دلشان می‌خواهد بعضی وقت‌ها باشگاه بروند، دوستانشان را ببینند در حالیکه معمولا نوعروس‌ها می‌خواهند شوهرشان هر ثانیه از وقت‌هایی را که سرکار نیستند با آنها بگذرانند و اگر احساس کنند که حواس همسرشان حتی برای چند دقیقه معطوف به موضوع دیگری شود ناراحت می‌شوند و حتی بهشان بر میخورد.
این مساله در مورد زوج‌هایی رخ می‌دهد که از نظر شخصیتی با هم متفاوتند. یعنی مرد می‌خواهد کمی فضای به اصطلاح تک نفره در اختیار داشته باشید و همسرش می‌خواهد هر طور شده در هر ساعتی از شبانه روز تمام حواس مرد را به خودش جلب کند و مدام در تلاش برای حفظ رابطه است. برای این که این مسئله اسباب دردسرتان نشود حتما درباره انتظاراتی که از همسرتان دارید با او صحبت کرده و البته هر دو نفرتان هم تفریحات و سرگرمی‌های منحصر به فردی برای خودتان داشته باشید و گاهی اوقات اجازه دهید طرف مقابل وقتش را با دوستانش بگذارند.


2- چرا مرد من اینقدر اعصاب خردکن است؟
همیشه آن ویژگی همسرتان که در اولین دیدار تبدیل به آهن ربایی برای جذب شما به او شده معمولا جزو اولین خصوصیات اخلاقی اوست که در سال اول ازدواج برای‌تان آزار دهنده می‌شود. علتش هم این است که مامعمولا جذب آن خصوصیت یا ویژگی طرف مقابل مان می‌شویم که خودمان آن ویژگی را نداریم. این مساله خیلی هم طبیعی است و در واقع یکی از مراحلی است که باید برای تطبیق دادن خودتان با هم طی کنید. پس سعی کنید به جای نشان دادن واکنش منفی تلاش خود را بکنید تا با همسرتان همراه شوید و کم کم می‌بینید که علاقه‌تان به این ویژگی خاص از همسرتان سرجای خودش بر می‌گردد.


3- باید همیشه طرف من را بگیری
یکی از مسائلی که زوج‌های جوان در سال اول ازدواج خود با آن رو به رو می‌شوند و واقعا نمی‌دانند که باید چه عکس العملی نشان بدهد، توقع طرف مقابل از آنهاست تا در همه مسائل خانوادگی طرف همسرشان را بگیرند و از او دفاع کنند. بد نیست این طور وقت‌ها در مورد مسائل خانوادگی با هم صحبت کنید و به این نتیجه برسید که چطور می‌توانید این موقعیت‌ها را بدون دشمن تراشی مدیریت کنید.


4- چرا دیگر میلی به من نداری؟
خیلی از نوعروس‌ها می‌گویند چه اتفاقی افتاده که همسرشان دیگر شور و حرارت دوران عقد را ندارد و هر روز هوس نزدیکی کردن به سرش نمی‌زند! خیلی‌ها به اشتباه شروع به سرزنش کردن خودشان می‌کنند و مدام دنبال عیب و ایرادی در وجودشان می‌گردند که باعث سردی شوهر شده است. اما آیا این فکرها واقعیت دارد؟ این مساله تا حدی طبیعی است چون پس از ازدواج اولویت‌های دو طرف تا حدی تغییر می‌کند. معنایش این نیست که رابطه زناشویی اهمیتی ندارد یا فراموش شده است ولی موضوع این است که رابطه جنسی یکی از اولویت‌های زندگی در کنار کار و مسئولیت‌های خانوادگی و... است.

5- چرا ما هیچ علاقه مشترکی نداریم؟!
دو نفری که با هم ازدواج می‌کنند لزوما علاقه مندی‌های مشترکی ندارند و اگر برای یافتن زمینه‌های مشترک بیش از حد تلاش کنند فقط خودشان را خسته می‌کنند. یادتان باشد که ازدواج شما لزوما بر پایه علاقه مندی‌های مشترک بنا نشده و اگر احساس می‌کنید از سرگرمی‌های همسرتان خوشتان نمی‌آید یا دوست ندارید در آنها سهیم شود، نگران نشوید که مبادا ازدواج‌تان در حال از بین رفتن است.

 

راهکارهایی برای شیرین شدن سال اول زندگی


انتظارات خود را مدیریت کنید
هیچکس همسر کاملی نیست و هیچ کسی پیدا نمی شود که دقیقا نیمه دوم شما باشد. مناسب بودن همسرتان موضوعی نسبی است و شما نباید توقع داشته باشید که تفاهمی کامل با هم داشته باشید یا از تمام حرکات و افکار همسرتان راضی باشید. گاهی در مورد موضوعاتی پیش پا افتاده باید کوتاه بیایید و یا به موضوعی عادت کنید. این موضوعات می تواند طریقه مسواک کردن همسرتان و یا عادت صحبت کردن باشد. حتی ازدواجی که با عشقی عمیق شروع شده است در همان ماه‌های اول روی دیگر خود را نشان می دهد، تفاوت‌های جزیی در رفتارها گاهی شما را عصبانی می کند. هروقت دچار چنین مشکلاتی شدید نفسی عمیق بکشید، سعی کنید در همان لحظه بحث نکنید، به خوبی‌های همسرتان فکر کنید. بعد ازمدتی اگر نتوانستید با موضوع کنار بیایید، با آرامش آن را با همسرتان مطرح کنید.


وفادار باشید
بعد از ازدواج، همسرتان مهمترین شخص در زندگی‌تان است و مهم ترین دغدغه ذهنی‌تان است. شما باید کمی مرزهایتان را با خانواده، دوستان و همکارانتان پر رنگ کنید تا در آن میان یک سرزمین با مرزهای مشخص برای خودتان و همسرتان داشته باشید و برای تحکیم ارتباط و استقلالتان تلاش کنید. از این به بعد باید در مراحل زندگی با هم باشید و خوشی‌های مشترکی را تجربه کنید و در سختی‌ها کنار هم باشید. یکی دیگر از جنبه‌های وفاداری این است که هیچگاه با هیچ کس در مورد کمبودها و مشکلات و بدی‌های همسرتان صحبت نکنید. اگر در زندگی مشترکتان دچار مشکلی شدید در مورد آن تنها با همسرتان صحبت کنید، نه با دوستان و یا خانواده تان.


زبان مشترک پیدا کنید
در رابطه زناشویی مرزی برای ارتباط وجود ندارد. نباید از هم خجالت بکشید و چیزی از احساساتتان را پنهان کنید. یاد بگیرید چگونه به بهترین وجه به همسرتان بفهمانید که در یک لحظه حوصله ادامه بحث را ندارید و یا موضوعی برای شما جالب نیست. ابراز احساسات کنید، از او تشکر کنید و یا معذرت خواهی کنید و هربار این جملات را به کار ببرید. سعی کنید مکالمات‌تان تا آنجا که می تواند پر از شوق و مثبت اندیشی باشد.

از یکدیگر حمایت کنید
سخنان حمایتی شیرین تر از انتقاد است، پس سعی کنید انتقاد را با محبت همراه کنید. باید تلاش کنید که هر چند اندک زندگی روزمره همسرتان را ساده و شیرین تر کنید. در طول روز، زمانی هر چند کوتاه را برای توجه به هم و گفت وگو باهم در نظر بگیرید. با این کار احساس بهتری نسبت به هم خواهید داشت. سعی کنید هروقت که برایتان ممکن است در کارها به هم کمک کنید. گاهی شما ظرف‌ها را جمع کنید و یا حمام را بشویید. هیچگاه منتظر نباشید که کاری را که به طور مشخص وظیفه هیچکدامتان نیست را همسرتان انجام دهد، سعی کنید پیش دستی کنید. شاید این توصیه‌ها بسیار ساده و ابتدایی به نظر بیایند اما همین نکته‌های جزیی رابطه‌تان را می سازد.


به زندگی شخصی‌تان اهمیت بدهید
درست است که رابطه زناشویی مهمترین رابطه شما است اما شما نقش‌های دیگری نیز در جامعه دارید. یکی از بزرگ ترین دغدغه‌های ذهنی زوج‌های جوان چگونگی نگاه داشتن ارتباط قدیمی‌شان بعد از ازدواج است. ازدواج هیچگاه نباید باعث شود که شما با خانواده و دوستان قطع رابطه کنید. این در مورد علاقه‌ها و فعالیت‌های شخصی‌تان نیز صدق می کند. نیازی نیست که شما تمام سرگرمی هایتان را کنار بگذارید، بلکه باید توجه کنید که با ازدواج شما در مورد رابطه‌تان مسئولید و باید مسئولانه زندگی‌تان را برنامه‌ریزی کنید و در مورد آنها باید همراه همسرتان تصمیم بگیرید.



نشانه های افسردگی کودکان که باید والدین و معلمان به آنها توجه کن

اگر والدین و اولیای مدرسه در کودک یا نوجوانشان این علائم را مشاهده کردند، باید او را برای بررسی بیشتر نزد روان‌شناس یا روان‌پزشک ببرند:
1. دیگر از تفریحات و سرگرمی‌هایی که مورد علاقه‌اش بوده،‌ لذت نمی‌برد.
2. بیشتر اوقات روز را در غمگینی و ناراحتی و ناامیدی سر می‌کند.
3. حوصله و انرژی قبل را برای انجام کارهایش ندارد.
4. دائم از دل‌درد، سردرد، تهوع و... شکایت می‌کند درحالی که براساس معاینه‌ها و بررسی‌های انجام‌شده هیچ مشکل جسمی‌ای ندارد.
5. تمایلی به ارتباط با همسالان خود ندارد و تنهایی و گوشه‌گیری را ترجیح می‌دهد.

6. پرخاشگر و تحریک‌پذیر است (درواقع پرخاشگری نقابی است که باعث پنهان ماندن افسردگی کودک پشت آن می‌شود.)
7. درباره خودکشی صحبت می‌کند یا افکار مربوط به خودکشی دارد.
8. اعتماد به‌نفسش کم است و نگرش منفی به خودش دارد.
9. به همه چیز بی‌احساس است.
10. تغییرات وزن مشهود و ناخواسته‌ای دارد.
11. اختلال در خواب چه به‌صورت پرخوابی و چه به‌صورت کم‌خوابی او را آزار می‌دهد.
12. مشکل افت تحصیلی و نداشتن تمرکز دارد.
13. خستگی مداوم و انرژی تحلیل‌رفته زندگی او را مختل کرده است.
14. احساس گناه دارد.
15. افزایش حساسیت به خود و تمرکز بر ناتوانی‌هایش دارد.
16. غیبت‌های مکرر از مدرسه دارد و تکالیف مدرسه‌اش را انجام نمی‌دهد.